شنیدم که از پارسایان یکی | به طیبت بخندید با کودکی | |
دگر پارسایان خلوت نشین | به عیبش فتادند در پوستین | |
به آخر نماند این حکایت نهفت | به صاحب نظر بازگفتند و گفت | |
مدر پرده بر یار شوریده حال | نه طیبت حرام است و غیبت حلال! |
شنیدم که از پارسایان یکی | به طیبت بخندید با کودکی | |
دگر پارسایان خلوت نشین | به عیبش فتادند در پوستین | |
به آخر نماند این حکایت نهفت | به صاحب نظر بازگفتند و گفت | |
مدر پرده بر یار شوریده حال | نه طیبت حرام است و غیبت حلال! |