- ۲۸۱ چنانم از هوس لعل شکرستانی
- ۲۸۲ سر عشقت کس تواند گفت؟ نی
- ۲۸۳ کی بود کین درد را درمان کنی؟
- ۲۸۴ نگویی باز: کای غم خوار چونی؟
- ۲۸۵ بیا، تا بیدلان را زار بینی
- ۲۸۶ ای خوشتر از جان، آخر کجایی؟
- ۲۸۷ ای ربوده دلم به رعنایی
- ۲۸۸ بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
- ۲۸۹ بیا، که بیتو به جان آمدم ز تنهایی
- ۲۹۰ پسرا، ره قلندر سزد ار به من نمایی
- ۲۹۱ چه بود گر نقاب بگشایی؟
- ۲۹۲ در کوی تو لولیی، گدایی
- ۲۹۳ دلی دارم، چه دل؟ محنت سرایی
- ۲۹۴ ز اشتیاق تو جانم به لب رسید، کجایی؟
- ۲۹۵ ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
- ۲۹۶ زهی! جمال تو رشک بتان یغمایی
- ۲۹۷ سحرگه بر در راحت سرایی
- ۲۹۸ کشید کار ز تنهاییم به شیدایی
- ۲۹۹ همی گردم به گرد هر سرایی
- ۳۰۰ شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟