- ۸۱ صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد
- ۸۲ عشق ترا خرد نباید شمرد
- ۸۳ ای مانده من از جمال تو فرد
- ۸۴ جمالش از جهان غوغا برآورد
- ۸۵ باز دستم به زیر سنگ آورد
- ۸۶ حسنش از رخ چو پرده برگیرد
- ۸۷ هر کرا با تو کار درگیرد
- ۸۸ مرا صوت نمیبندد که دل یاری دگر گیرد
- ۸۹ نه دل کم عشق یار میگیرد
- ۹۰ دل راه صلاح برنمیگیرد
- ۹۱ نه وعدهی وصلت انتظار ارزد
- ۹۲ جانا دهان تنگت صد تنگ شکر ارزد
- ۹۳ درد تو صدهزار جان ارزد
- ۹۴ از وصل تو آتش جگر خیزد
- ۹۵ چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد
- ۹۶ دست در وصل یار مینرسد
- ۹۷ دردم فزود و دست به درمان نمیرسد
- ۹۸ هرچه با من کنی روا باشد
- ۹۹ نه چو شیرین لبت شکر باشد
- ۱۰۰ رنگ عاشق چو زعفران باشد