- ۵۰۱ امشب از چشم و مغز خواب گریخت
- ۵۰۲ اندرآ عیش بیتو شادان نیست
- ۵۰۳ بر شکرت جمع مگسها چراست
- ۵۰۴ خیز که امروز جهان آن ماست
- ۵۰۵ پیشتر آ روی تو جز نور نیست
- ۵۰۶ کار من اینست که کاریم نیست
- ۵۰۷ کیست که او بنده رای تو نیست
- ۵۰۸ شیر خدا بند گسستن گرفت
- ۵۰۹ مرغ دلم باز پریدن گرفت
- ۵۱۰ باز به بط گفت که صحرا خوشست
- ۵۱۱ همچو گل سرخ برو دست دست
- ۵۱۲ صبر مرا آینه بیماریست
- ۵۱۳ کیست در این شهر که او مست نیست
- ۵۱۴ قصد سرم داری خنجر به مشت
- ۵۱۵ خانه دل باز کبوتر گرفت
- ۵۱۶ بازرسیدیم ز میخانه مست
- ۵۱۷ ای ز بگه خاسته سر مست مست
- ۵۱۸ نفسی بهوی الحبیب فارت
- ۵۱۹ ای دل فرورو در غمش کالصبر مفتاح الفرج
- ۵۲۰ ای مبارک ز تو صبوح و صباح