- ۳۱۶۱ خامشی ناطقی مگر جانی
- ۳۱۶۲ ای که مستک شدی و میگویی
- ۳۱۶۳ عشق در کفر کرد اظهاری
- ۳۱۶۴ مست و خوشی باده کجا خوردهی؟
- ۳۱۶۵ جان و جهان! دوش کجا بودهی
- ۳۱۶۶ ای دل سرمست، کجا میپری؟
- ۳۱۶۷ از مه من مست دو صد مشتری
- ۳۱۶۸ یا ملک المغرب والمشرق
- ۳۱۶۹ گر نه شکار غم دلدارمی
- ۳۱۷۰ ای که تو از عالم ما میروی
- ۳۱۷۱ خشم مرو خواجه! پشیمان شوی
- ۳۱۷۲ ای که ازین تنگ قفص میپری
- ۳۱۷۳ باده ده، ای ساقی هر متقی
- ۳۱۷۴ صد دل و صد جان بدمی دادمی
- ۳۱۷۵ کار به پیری و جوانیستی
- ۳۱۷۶ کردم با کان گهر آشتی
- ۳۱۷۷ آدمیی، آدمیی، آدمی
- ۳۱۷۸ در دل من پردهی نو میزنی
- ۳۱۷۹ این طریق دارهم یا سندی و سیدی
- ۳۱۸۰ اخلائی! اخلائی! صفونی عند مولایی