- ۱۸۱ دل چو دانه ما مثال آسیا
- ۱۸۲ در میان عاشقان عاقل مبا
- ۱۸۳ ای دل رفته ز جا بازمیا
- ۱۸۴ من رسیدم به لب جوی وفا
- ۱۸۵ از بس که ریخت جرعه بر خاک ما ز بالا
- ۱۸۶ ای میرآب بگشا آن چشمه روان را
- ۱۸۷ از سینه پاک کردم افکار فلسفی را
- ۱۸۸ بر چشمه ضمیرت کرد آن پری وثاقی
- ۱۸۹ آمد بهار جانها ای شاخ تر به رقص آ
- ۱۹۰ با آن که میرسانی آن باده بقا را
- ۱۹۱ بیدار کن طرب را بر من بزن تو خود را
- ۱۹۲ بشکن سبو و کوزه ای میرآب جانها
- ۱۹۳ جانا قبول گردان این جست و جوی ما را
- ۱۹۴ خواهم گرفتن اکنون آن مایه صور را
- ۱۹۵ شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را
- ۱۹۶ در جنبش اندرآور زلف عبرفشان را
- ۱۹۷ ای بنده بازگرد به درگاه ما بیا
- ۱۹۸ ای صوفیان عشق بدرید خرقهها
- ۱۹۹ ای خان و مان بمانده و از شهر خود جدا
- ۲۰۰ نام شتر به ترکی چه بود بگو دوا