- ۱۲۱ چون خانه روی ز خانه ما
- ۱۲۲ دیدم رخ خوب گلشنی را
- ۱۲۳ دیدم شه خوب خوش لقا را
- ۱۲۴ ساقی تو شراب لامکان را
- ۱۲۵ گفتی که گزیدهای تو بر ما
- ۱۲۶ گستاخ مکن تو ناکسان را
- ۱۲۷ کو مطرب عشق چست دانا
- ۱۲۸ ما را سفری فتاد بیما
- ۱۲۹ مشکن دل مرد مشتری را
- ۱۳۰ بیدار کنید مستیان را
- ۱۳۱ من چو موسی در زمان آتش شوق و لقا
- ۱۳۲ در میان پرده خون عشق را گلزارها
- ۱۳۳ غمزه عشقت بدان آرد یکی محتاج را
- ۱۳۴ ساقیا در نوش آور شیره عنقود را
- ۱۳۵ ساقیا گردان کن آخر آن شراب صاف را
- ۱۳۶ پرده دیگر مزن جز پرده دلدار ما
- ۱۳۷ با چنین شمشیر دولت تو زبون مانی چرا
- ۱۳۸ سکه رخسار ما جز زر مبادا بیشما
- ۱۳۹ رنج تن دور از تو ای تو راحت جانهای ما
- ۱۴۰ درد ما را در جهان درمان مبادا بیشما