- ۲۰۸۱ نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان
- ۲۰۸۲ برای چشم تو صد چشم بد توان دیدن
- ۲۰۸۳ اگر سزای لب تو نبود گفته من
- ۲۰۸۴ بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین
- ۲۰۸۵ به صلح آمد آن ترک تند عربده کن
- ۲۰۸۶ من کجا بودم عجب بیتو این چندین زمان
- ۲۰۸۷ بگویم مثالی از این عشق سوزان
- ۲۰۸۸ ببردی دلم را بدادی به زاغان
- ۲۰۸۹ تنت زین جهان است و دل زان جهان
- ۲۰۹۰ به پیش آر سغراق گلگون من
- ۲۰۹۱ ای هفت دریا گوهر عطا کن
- ۲۰۹۲ آن دلبر من آمد بر من
- ۲۰۹۳ تازه شد از او باغ و بر من
- ۲۰۹۴ یک قوصره پر دارم ز سخن
- ۲۰۹۵ با من صنما دل یک دله کن
- ۲۰۹۶ گر تنگ بدی این سینه من
- ۲۰۹۷ چون دل جانا بنشین بنشین
- ۲۰۹۸ شب محنت که بد طبیب و تو افکار یاد کن
- ۲۰۹۹ چند نظاره جهان کردن
- ۲۱۰۰ چند بوسه وظیفه تعیین کن