- ۶۱ وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش
- ۶۲ بیدار کردن ابلیس معاویه را کی خیز وقت نمازست
- ۶۳ از خر افکندن ابلیس معاویه را و روپوش و بهانه کردن و جواب گفتن معاویه او را
- ۶۴ باز جواب گفتن ابلیس معاویه را
- ۶۵ باز تقریر کردن معاویه با ابلیس مکر او را
- ۶۶ باز جواب گفتن ابلیس معاویه را
- ۶۷ عنف کردن معاویه با ابلیس
- ۶۸ نالیدن معاویه به حضرت حق تعالی از ابلیس و نصرت خواستن
- ۶۹ باز تقریر ابلیس تلبیس خود را
- ۷۰ باز الحاح کردن معاویه ابلیس را
- ۷۱ شکایت قاضی از آفت قضا و جواب گفتن نایب او را
- ۷۲ به اقرار آوردن معاویه ابلیس را
- ۷۳ راست گفتن ابلیس ضمیر خود را به معاویه
- ۷۴ فضیلت حسرت خوردن آن مخلص بر فوت نماز جماعت
- ۷۵ تتمهی اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را
- ۷۶ فوت شدن دزد بواز دادن آن شخص صاحبخانه را کی نزدیک آمده بود کی دزد را دریابد و بگیرد
- ۷۷ قصهی منافقان و مسجد ضرار ساختن ایشان
- ۷۸ فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند
- ۷۹ اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمیکند
- ۸۰ قصهی آن شخص کی اشتر ضالهی خود میجست و میپرسید