در اندرز و ترغیب در طریق حقیقت

خلایق بر خلافند از طبایع یکی عطار ودیگر باز کناس
چو رومی گوید از پوشش نپوشم بجز ابریشمین پاک بی‌لاس
برهنه‌ی زنگی بی غم بر افسوس همی گوید: چه گردی گرد کرباس
ز سر بر کردن این کشت از دل و خاک چه سودش چون کند سر در سر داس
چو دانه دیدی اندر خوشه رسته ببین هم گشته زیر آسیا آس
سخن کز روی حکمت گفت خواهی جدا کن ناس را اول ز نسناس
چو ناس آمد بگو حق ای سنایی به حق گفتم ز هر نسناس مهراس