همه کردار او به جایگه است | خاصه وقتی که مدح شاه کند | |
شاه بهرامشاه آنکه همی | دین و دولت بدو پناه کند | |
گور با شرزه شیر از عدلش | در میان شعر شناه کند | |
صعوه در چشم باز از امنش | از پی بیضه جایگاه کند | |
تارح و زلف دلبران وصاف | به گل و مشک اشتباه کند | |
چاه صد باز را اگر خواهد | تاج سیصد هزار جاه کند | |
محترز باد ظلم از در او | تا چو نحل آرزوی شاه کند |