- ۸۱ بگشا نقاب رخ که ز ره بر در آیمت
- ۸۲ علم عشق عالی افتاده است
- ۸۳ فلک در نیکوئی انصاف دادت
- ۸۴ بتی کز طرف شب مه را وطن ساخت
- ۸۵ آنها که محققان راهند
- ۸۶ با او دلم به مهر و محبت نشانه بود
- ۸۷ طریق عشق رهبر برنتابد
- ۸۸ عقل در عشق تو سرگردان بماند
- ۸۹ دل کشید آخر عنان چون مرد میدانت نبود
- ۹۰ دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد
- ۹۱ دل پیش خیال تو صد دیده برافشاند
- ۹۲ صد یک حسن تو نوبهار ندارد
- ۹۳ تب دوشین در آن بت چون اثر کرد
- ۹۴ هر تار ز مژگانش تیری دگر اندازد
- ۹۵ عذر از که توان خواست که دلبر نپذیرد
- ۹۶ عشق تو چون درآید شور از جهان برآید
- ۹۷ عشق تو به گرد هر که برگردد
- ۹۸ آن زمان کو زلف را سر میبرد
- ۹۹ سر نیست کز تو بر سر خنجر نمیشود
- ۱۰۰ هر زمانی بر دلم باری رسد