نگه کن زده صف دو انبوه لشکر | یکی را یکی ایستاده برابر | |
نه آن جای این را نه این جای آن را | بگردند هردو به هردو صف اندر | |
به دو سوی صف دو برادر مبارز | ابا هر یکی پنج فرزند در خور | |
رسولی شغب کو میان دو صفشان | دوان زین برادر سوی آن برادر | |
رسولی که پیغام او از پس او | همی ماند اندر میان دو لشکر | |
کنند آتشی هر دو لشکر ولیکن | همه روی بر روی بنهند یکسر |