ای باده! فدای تو همه جان و تن من
|
|
کز بیخ بکندی ز دل من حزن من
|
خوبست مرا کار به هر جا که تو باشی
|
|
بیداری من با تو خوشست و وسن من
|
با تست همه انس دل و کام حیاتم
|
|
با تست همه عیش تن و زیستن من
|
هر جایگهی کنجا آمد شدن تست
|
|
آنجا همه گه باشد آمد شدن من
|
وانجا که تو بودستی ایام گذشته
|
|
آنجاست همه ربع و طلول و دمن من
|
ای باده خدایت به من ارزانی دارد
|
|
کز تست همه راحت روح و بدن من
|
یا در خم من بادی یا در قدح من
|
|
یا در کف من بادی، یا در دهن من
|
بوی خوش تو باد همه ساله بخورم
|
|
رنگ رخ تو بادا بر پیرهن من
|
آزاده رفیقان منا من چو بمیرم
|
|
از سرخترین باده بشویید تن من
|
از دانهی انگور بسازید حنوطم
|
|
وز برگ رز سبز ردا و کفن من
|
در سایهی رز اندر، گوری بکنیدم
|
|
تا نیکترین جایی باشد وطن من
|
گر روز قیامت برد ایزد به بهشتم
|
|
جوی می پر خواهم از ذوالمنن من
|