یارب این درگاه دایم قبلهی مقصود باد
|
|
هر که باشد دشمن این خاندان نابود باد
|
هر که مقبول تو نبود گر همه باشد ملک
|
|
همچو شیطان ز آسمان کبریا مردود باد
|
نیست خصمت را سر و برگ گلستان ، ور بود
|
|
با گل بستان خواص آتش نمرود باد
|
روزگار ناخوشی در انتقام دشمنت
|
|
همچو مار زخمدار و شیر خشمآلود باد
|
در جهان غصه ، یعنی خاطر بدخواه تو
|
|
ناشده معدوم یک غم ، سد الم موجود باد
|
در حریم حرمتت از سد حفظ ایزدی
|
|
راه یأجوج حوادث تا ابد مسدود باد
|
تا بود محدود با این قدر و رفعت آسمان
|
|
برخلاف آسمان قدر تو نامحدود باد
|
هر چه گیری پیش یارب در صلاح جزو و کل
|
|
اولش مسعود باد وآخرش محمود باد
|
همچو وحشی سدهزاران مدح گوی و مدح خوان
|
|
باد از یمن مدیحت کامکار و کامران
|