در ستایش شاه غیاث‌الدین و شهزادگان

یارب این درگاه دایم قبله‌ی مقصود باد هر که باشد دشمن این خاندان نابود باد
هر که مقبول تو نبود گر همه باشد ملک همچو شیطان ز آسمان کبریا مردود باد
نیست خصمت را سر و برگ گلستان ، ور بود با گل بستان خواص آتش نمرود باد
روزگار ناخوشی در انتقام دشمنت همچو مار زخم‌دار و شیر خشم‌آلود باد
در جهان غصه ، یعنی خاطر بدخواه تو ناشده معدوم یک غم ، سد الم موجود باد
در حریم حرمتت از سد حفظ ایزدی راه یأجوج حوادث تا ابد مسدود باد
تا بود محدود با این قدر و رفعت آسمان برخلاف آسمان قدر تو نامحدود باد
هر چه گیری پیش یارب در صلاح جزو و کل اولش مسعود باد وآخرش محمود باد
همچو وحشی سدهزاران مدح گوی و مدح خوان باد از یمن مدیحت کامکار و کامران