- ۱ ماییم و سرکویی، پر فتنهی ناپیدا
- ۲ سلام علیک، ای نسیم صبا
- ۳ گر تو طالب عشقی، غم دمادمست اینجا
- ۴ قراری چون ندارد جانم اینجا
- ۵ شب و روز مونس من غم آن نگار بادا
- ۶ پیر ریاضت ما عشق تو بود، یارا
- ۷ چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟
- ۸ درد سری میدهیم باد صبا را
- ۹ مبارک روز بود امروز، یارا
- ۱۰ در چرخ کن چو عیسی زین جا رخ طلب را
- ۱۱ بر قتل چون منی چه گماری رقیب را؟
- ۱۲ چون ندیدم خبری زین دل رنجور ترا
- ۱۳ من چه گویم جفا و جنگ ترا؟
- ۱۴ دلبرا، در دل سخت تو وفا نیست چرا؟
- ۱۵ باز کی بینم رخ آن ماه مهر افروز را؟
- ۱۶ مطرب، چو بر سماع تو کردیم گوش را
- ۱۷ پیشآر، ساقی، آن می چون زنگ را
- ۱۸ اگر یک سو کنی زان رخ سر زلف چو سنبل را
- ۱۹ ای زیر زلف عنبرین پوشیده مشکین خال را
- ۲۰ گر وصل آن نگار میسر شود مرا