دلم که بیتو لگدکوب محنت و الم است | خمیرمایهی چندین هزار درد و غم است | |
نمونهایست دل من ز گرگ یوسف گیر | که در نهایت حرمان به وصل متهم است | |
من آن نیم که نهم پا ز حد برون ورنه | میانهی من و سر حد وصل یک قدم است | |
علامت شه حسن است قد و کاکل او | که بر سر سپه فتنه بهترین علم است | |
نظیر لعل تو بسیار هست غایتش آن | که در خزانهی سلطان خطه عدم است | |
دمی کشی به عتابم دمی به لطف خطاست | چه قاتلی تو که تیغ ستیزهات دو دم است | |
تو شاه حسنی و بر درگهت به بانک بلند | کسی که لاف گدائی زدهست محتشم است |