در مدح خواجه‌ی جلیل عبد الرزاق بن احمد بن حسن میمندی

ز آفتاب جدا بود ماه چندین شب همی‌دوید به گردون بر آفتاب طلب
خمیده گشته ز هجران و زرد گشته ز غم نزار گشته ز عشق و گداخته ز تعب