تا پرده ز صورتش برافتاد | آتش به سرای آذر افتاد | |
صبر از دل من مخواه در عشق | کشتی نرود چو لنگر افتاد | |
خط سر زد از آن لبان شیرین | طوطی به میان لشکر افتاد | |
بیرون نرود به هیچ دستان | سری که ز عشق بر سر افتاد | |
ما را به سر از محبت دوست | هر لحظه هوای دیگر افتاد | |
مردیم ز درد شام هجران | دیدار به صبح محشر افتاد | |
از خال و خط تو آتش رشک | در طبلهی مشک و عنبر افتاد | |
مژگان تو دید تا فروغی | کار دل او به خنجر افتاد |