تا لعل تو باده داده یاران را
|
|
بس توبه شکسته توبه کاران را
|
خواهی نرسی به ناامیدیها
|
|
نومید مکن امیدواران را
|
سر پنجهی عشقت از سر کینه
|
|
بر خاک نشانده تاج داران را
|
رحمانی خویش را چه خواهی کرد
|
|
رحم ار نکنی گناهکاران را
|
تنها نه مرا به یک نظر کشتی
|
|
کشتی به نگاه صد هزاران را
|
تا بر لب جام مینهادی لب
|
|
می نشاه فزود میگساران را
|
بنمای چو ماه نوخم ابرو
|
|
بگشای دهان روزه داران را
|
جمعیت طرهی پریشانت
|
|
بردهست قرار بیقراران را
|
نسرین رخ و بنفشه خطت
|
|
بی رنگ نموده نوبهاران را
|
آه دل و اشک دیدهام دارد
|
|
خاصیت برق و فیض باران را
|
یک عمر فروغی از غمت جان داد
|
|
تا یافت مقام جانسپاران را
|