روی تو دارد ز حسن آنچه پری آن نداشت | حسن تو دارد ملک آنکه سلیمان نداشت | |
شو بده انصاف خویش کز همه روحانیان | حجرهی روح القدس به ز تو مهمان نداشت | |
در همه روی زمین به ز تو دارندهای | بزم خلیفه ندید لشکر سلطان نداشت | |
خاک درت را فلک بوسه نیارست زد | ز آنکه دو عالم به نقد از پی تاوان نداشت | |
طیره از آنی که دل پای سریر تو را | هدیه بجز سر نیافت، تحفه بجز جان نداشت | |
آنچه ز سودای تو در دل خاقانی است | نیست به عالم سری کو پی تو آن نداشت |