- ۱۶۱ هیچ دانی که سر صحبت ما دارد یار
- ۱۶۲ سلام علیک ای جفا پیشه یار
- ۱۶۳ ای غم تو جسم را جانی دگر
- ۱۶۴ دلدار به طبع گشت رام آخر
- ۱۶۵ ای شده از رخ تو تاب قمر
- ۱۶۶ ای پسر بردهی قلندر گیر
- ۱۶۷ دلا در عاشقی جانی زیانگیر
- ۱۶۸ ای جهان را به حضرت تو نیاز
- ۱۶۹ تختهی عشق برنوشتم باز
- ۱۷۰ قیامت میکنی ای کافر امروز
- ۱۷۱ جمالت عشق میافزاید امروز
- ۱۷۲ چارهی عشق تو نداند کس
- ۱۷۳ جانا به غریبستان چندین بنماند کس
- ۱۷۴ نگارا بر سر عهد و وفا باش
- ۱۷۵ باز دوش آن صنم بادهفروش
- ۱۷۶ دوش در ره نگارم آمد پیش
- ۱۷۷ به جان آمد مرا کار از دل خویش
- ۱۷۸ کرا در شهر برگویم غم دل
- ۱۷۹ ساقی اندر خواب شد خیز ای غلام
- ۱۸۰ مست از درم درآمد دوش آن مه تمام