نوبهار و رسم او ناپایدار است ای حکیم!
|
|
گلشن طبع تو جاویدان بهار است، ای حکیم!
|
آن بهاری کاعتدالش ز آفتاب حکمت است
|
|
از نسیم مهرگانی برکنار است، ای حکیم!
|
نوبهار فرخ بلخ و بهارستان گنگ
|
|
در بر گلخانهی طبع تو خار است، ای حکیم!
|
نافهی چین است مشکین خامهات کثار وی
|
|
مشکبیز و مشکریز و مشکبار است، ای حکیم!
|
یا مگر دریاست با آب مدادت تعبیه
|
|
کاین چین گفتار نغزت آبدار است؟ ای حکیم!
|
حکمت ار میکرد فخر از روزگار بوعلی
|
|
اینک آثار تو فخر روزگار است، ای حکیم!
|
مدح این بیدولتان عار است دانا را ولیک
|
|
چون تویی را مدح گفتن افتخار است، ای حکیم!
|