- ۱۴۰۱ کوه نیم سنگ نیم چونک گدازان نشوم
- ۱۴۰۲ دوش چه خوردهای بگو ای بت همچو شکرم
- ۱۴۰۳ آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم
- ۱۴۰۴ کار مرا چو او کند کار دگر چرا کنم
- ۱۴۰۵ میل هواش می کنم طال بقاش می زنم
- ۱۴۰۶ هر شب و هر سحر تو را من به دعا بخواستم
- ۱۴۰۷ دوش چه خوردهای بگو ای بت همچو شکرم
- ۱۴۰۸ تا به کی ای شکر چو تن بیدل و جان فغان کنم
- ۱۴۰۹ ای تو بداده در سحر از کف خویش بادهام
- ۱۴۱۰ تا که اسیر و عاشق آن صنم چو جان شدم
- ۱۴۱۱ گرم درآ و دم مده باده بیار ای صنم
- ۱۴۱۲ بیا هر کس که می خواهد که تا با وی گرو بندم
- ۱۴۱۳ کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم
- ۱۴۱۴ درخت و آتشی دیدم ندا آمد که جانانم
- ۱۴۱۵ ز فرزین بند آن رخ من چه شهماتم چه شهماتم
- ۱۴۱۶ ترش رویی و خشمینی چنین شیرین ندیدستم
- ۱۴۱۷ به حق روی تو که من چنین رویی ندیدستم
- ۱۴۱۸ دلا مشتاق دیدارم غریب و عاشق و مستم
- ۱۴۱۹ بگفتم حال دل گویم از آن نوعی که دانستم
- ۱۴۲۰ اگر شد سود و سرمایه چه غمگینی چو من هستم