- ۲۹۸۱ ای سیرگشته از ما ما سخت مشتهی
- ۲۹۸۲ ای ساقیی که آن می احمر گرفتهای
- ۲۹۸۳ ای ساقیی که آن می احمر گرفتهای
- ۲۹۸۴ ای مرغ گیر دام نهانی نهادهای
- ۲۹۸۵ مه طلعتی و شهره قبایی بدیدهای
- ۲۹۸۶ ای عشق کز قدیم تو با ما یگانهای
- ۲۹۸۷ ای جان و ای دو دیده بینا چگونهای
- ۲۹۸۸ هر چند شیر بیشه و خورشیدطلعتی
- ۲۹۸۹ رویش ندیده پس مکنیدم ملامتی
- ۲۹۹۰ جان خاک آن مهی که خداش است مشتری
- ۲۹۹۱ ای عشق پرده در که تو در زیر چادری
- ۲۹۹۲ ای بس فراز و شیب که کردم طلب گری
- ۲۹۹۳ شاها بکش قطار که شهوار میکشی
- ۲۹۹۴ ای نای خوش نوای که دلدار و دلخوشی
- ۲۹۹۵ اندر میان جمع چه جان است آن یکی
- ۲۹۹۶ گر من ز دست بازی هر غم پژولمی
- ۲۹۹۷ ای آسمان که بر سر ما چرخ میزنی
- ۲۹۹۸ سوگند خوردهای که از این پس جفا کنی
- ۲۹۹۹ تا چند از فراق مرا کار بشکنی
- ۳۰۰۰ ساقی بیار باده سغراق ده منی