- ۲۹۰۱ فارغم گر گشت دل آوارهای
- ۲۹۰۲ ای درآورده جهانی را ز پای
- ۲۹۰۳ باوفا یارا جفا آموختی
- ۲۹۰۴ عاقبت از عاشقان بگریختی
- ۲۹۰۵ اندرآ در خانه یارا ساعتی
- ۲۹۰۶ گوید آن دلبر که چون همدل شدی
- ۲۹۰۷ آفتابا سوی مه رویان شدی
- ۲۹۰۸ باوفاتر گشت یارم اندکی
- ۲۹۰۹ هست امروز آنچ میباید بلی
- ۲۹۱۰ باز گردد عاقبت این در بلی
- ۲۹۱۱ طبع چیزی نو به نو خواهد همی
- ۲۹۱۲ با من ای عشق امتحانها میکنی
- ۲۹۱۳ باز چون گل سوی گلشن میروی
- ۲۹۱۴ ناگهان اندردویدم پیش وی
- ۲۹۱۵ خوش بود گر کاهلی یک سو نهی
- ۲۹۱۶ مرحبا ای پرده تو آن پردهای
- ۲۹۱۷ هیچ خمری بیخماری دیدهای
- ۲۹۱۸ میزنم حلقه در هر خانهای
- ۲۹۱۹ گر سران را بیسری درواستی
- ۲۹۲۰ ای بهار سبز و تر شاد آمدی