- ۲۲۱ مرا تو گوش گرفتی همیکشی به کجا
- ۲۲۲ رویم و خانه بگیریم پهلوی دریا
- ۲۲۳ کجاست مطرب جان تا ز نعرههای صلا
- ۲۲۴ چه خیره مینگری در رخ من ای برنا
- ۲۲۵ بپخته است خدا بهر صوفیان حلوا
- ۲۲۶ برفت یار من و یادگار ماند مرا
- ۲۲۷ به جان پاک تو ای معدن سخا و وفا
- ۲۲۸ بیار آن که قرین را سوی قرین کشدا
- ۲۲۹ شراب داد خدا مر مرا تو را سرکا
- ۲۳۰ ز سوز شوق دل من همیزند عللا
- ۲۳۱ سبکتری تو از آن دم که میرسد ز صبا
- ۲۳۲ چو عشق را تو ندانی بپرس از شبها
- ۲۳۳ کجاست ساقی جان تا به هم زند ما را
- ۲۳۴ ز جام ساقی باقی چو خوردهای تو دلا
- ۲۳۵ مرا بدید و نپرسید آن نگار چرا
- ۲۳۶ مبارکی که بود در همه عروسیها
- ۲۳۷ یار ما دلدار ما عالم اسرار ما
- ۲۳۸ هله ای کیا نفسی بیا
- ۲۳۹ کرانی ندارد بیابان ما
- ۲۴۰ تو جان و جهانی کریما مرا