با عشق تو ناز در نگنجد | جز درد و نیاز در نگنجد | |
با درد تو درد در نیاید | با سوز تو ساز در نگنجد | |
بیچاره کسی که از در تو | دور افتد و باز در نگنجد | |
با داغ غمت درون سینه | جز سوز و گداز در نگنجد | |
با عشق حقیقتی به هر حال | سودای مجاز در نگنجد | |
در میکده با حریف قلاش | تسبیح و نماز در نگنجد | |
در جلوهگه جمال حسنت | خوبی ایاز در نگنجد | |
با یاد لب تو در خیالم | اندیشهی گاز در نگنجد | |
آنجا که رود حدیث وصلت | یک محرم راز در نگنجد | |
وآندم که حدیث زلفت افتد | جز شرح دراز در نگنجد | |
چه ناز کنی عراقی اینجا؟ | جان باز، که ناز در نگنجد |