هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
|
|
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
|
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
|
|
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
|
باد خزان نکبت ایام ناگهان
|
|
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
|
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
|
|
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
|
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
|
|
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
|
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
|
|
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
|
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
|
|
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
|
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
|
|
گرد سم خران شما نیز بگذرد
|
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
|
|
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
|
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
|
|
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
|
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
|
|
تاثیر اختران شما نیز بگذرد
|
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
|
|
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
|
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
|
|
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
|
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
|
|
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
|
در باغ دولت دگران بود مدتی
|
|
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
|
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
|
|
این آب ناروان شما نیز بگذرد
|
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
|
|
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
|
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
|
|
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
|
ای دوستان خوهم که به نیکی دعای سیف
|
|
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
|