- ۸۱ چه رویست آن که پیش کاروانست
- ۸۲ هزار سختی اگر بر من آید آسانست
- ۸۳ مگر نسیم سحر بوی زلف یار منست
- ۸۴ ز من مپرس که در دست او دلت چونست
- ۸۵ با همه مهر و با منش کینست
- ۸۶ بخت جوان دارد آن که با تو قرینست
- ۸۷ گر کسی سرو شنیدست که رفتست اینست
- ۸۸ با خردمندی و خوبی پارسا و نیک خوست
- ۸۹ بتا هلاک شود دوست در محبت دوست
- ۹۰ سرمست درآمد از درم دوست
- ۹۱ سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
- ۹۲ کس به چشم در نمیآید که گویم مثل اوست
- ۹۳ یار من آن که لطف خداوند یار اوست
- ۹۴ خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست
- ۹۵ آن که دل من چو گوی در خم چوگان اوست
- ۹۶ ز هر چه هست گزیرست و ناگزیر از دوست
- ۹۷ صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
- ۹۸ گفتم مگر به خواب ببینم خیال دوست
- ۹۹ صبح میخندد و من گریه کنان از غم دوست
- ۱۰۰ این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست