- ۸۱ سوز تب فراق تو درمان پذیر نیست
- ۸۲ کس به بزم دلبران از دور گردان پیش نیست
- ۸۳ دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
- ۸۴ وقت برقع ز رخ کشیدن نیست
- ۸۵ جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
- ۸۶ یک التفات ز فرماندهان نازم نیست
- ۸۷ چه لطفها که در این شیوه نهانی نیست
- ۸۸ طایر بستان پرستم لیکنم پر باز نیست
- ۸۹ تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست
- ۹۰ عاشق یکرنگ را یار وفادار هست
- ۹۱ پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست
- ۹۲ مینماید چند روزی شد که آزاریت هست
- ۹۳ بردری ز آمد شد بسیار آزاریم هست
- ۹۴ قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست
- ۹۵ میتوانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست
- ۹۶ شکفتگیش چو هر روز نیست حالی هست
- ۹۷ تو جفاکن که از اینسوی وفاداری هست
- ۹۸ اسیر جلوهی هر حسن عشقبازی هست
- ۹۹ از عرض نیازم چه بلا بیخبرش داشت
- ۱۰۰ از پی بهبود درد ما دوا سودی نداشت