هان، مدان بیگار تکلیفان عام
|
|
هان! مدان ضایع رسالات و پیام
|
باید اول آید از حق نهی و امر
|
|
غیر مختص، نه به زید ونه به عمرو
|
ز استماع آن دو تا بارز شده است
|
|
شوق مکنونی که در نیک و بد است
|
امر و نهی شرع و عقل و دین ز رب
|
|
شرط شوق این و آن دان، نه سبب
|
شرط اصلا محدث مشروط نیست
|
|
گرچه از بهر حدوثش، بودنی است
|
گر نباشد بارش نام از سما
|
|
از زمین کی روید اقسام گیا
|
گل، به فیض عام، روید از زمین
|
|
لیک این باشد چنان و آن چنین
|
این یکی خارست آن یک گل به ذات
|
|
هر یکی دارد ز ذات خود صفات
|
سنبل و گل، بهر روییدن دمید
|
|
خار و خس را بهر تون او آفرید
|
بارش اینها را چنین حالات داد
|
|
پس به بارش، حال ذات از وی نزاد
|
گر نکردی فهم، بگذر زین مقال
|
|
خویش را ضایع مکن اندر جلال
|