- ۸۱ عقل مرغی ز آشیانهی ماست
- ۸۲ کاف ونون جزوی از اوراق کتب خانه ماست
- ۸۳ مائیم آن گدای که سلطان گدای ماست
- ۸۴ جمشید بنده در دولتسرای ماست
- ۸۵ رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست
- ۸۶ منزل پیر مغان کوی خرابات فناست
- ۸۷ گر از جور جانان ننالی رواست
- ۸۸ شامش از صبح فروزنده درآویخته است
- ۸۹ شوریدهئیست زلف تو کز بند جسته است
- ۹۰ روی زمین و خون دلم نم گرفته است
- ۹۱ هیچ میدانی چرا اشکم ز چشم افتاده است
- ۹۲ گرت چو مورچه گرد شکر برآمده است
- ۹۳ چو سرچشمهی چشم من دیده است
- ۹۴ مسیح روح را مریم حجابست
- ۹۵ دلا جان در ره جانان حجابست
- ۹۶ رخش با آب و آتش در نقابست
- ۹۷ یاران همه مخمور و قدح پر می نابست
- ۹۸ هنوزت نرگس اندر عین خوابست
- ۹۹ آنزمان مهر تو میجست که پیمان میبست
- ۱۰۰ رخسار تو شمع کایناتست