- ۶۴۱ عشق آن بت ساکن میخانه میگرداندم
- ۶۴۲ گر میکشندم ور میکشندم
- ۶۴۳ وقتست کز ورای سراپردهی عدم
- ۶۴۴ با روی چون گلنارش از برگ سمن باز آمدم
- ۶۴۵ رخشندهتر از مهر رخش ماه ندیدم
- ۶۴۶ نکنم حدیث شکر چو لبت گزیدم
- ۶۴۷ روزی به سر کوی خرابات رسیدم
- ۶۴۸ نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم
- ۶۴۹ بلبلان که رساند نسیم باغ ارم
- ۶۵۰ ایدل ار خواهی به دولتخانهی جانت برم
- ۶۵۱ دوش میآید نگار بربرم
- ۶۵۲ چو برکشی علم قربت از حریم حرم
- ۶۵۳ بزن بنوک خدنگم که پیش دست تو میرم
- ۶۵۴ اشکست که میگردد در کوی تو همرازم
- ۶۵۵ بیا که هندوی گیسوی دلستان تو باشم
- ۶۵۶ ای روی تو چشمهی خور چشم
- ۶۵۷ ای لاله برگ خویش نظرت گلستان چشم
- ۶۵۸ تا چند به شادی می غمهای تو نوشم
- ۶۵۹ میدرم جامه و از مدعیان میپوشم
- ۶۶۰ ترا که گنج گشودی ز زخم مار چه غم