- ۸۴۱ چه کردهام که بیکبارم از نظر بفکندی
- ۸۴۲ کجا باز آید آن مرغی که با من همقفس بودی
- ۸۴۳ یاد باد آنکه دلم را مدد جان بودی
- ۸۴۴ گر آن مه در نظر بودی چه بودی
- ۸۴۵ ای شمع چگل دوش در ایوان که بودی
- ۸۴۶ هیچ شکر چو آن دهان دیدی
- ۸۴۷ چه خوش باشد دمی با دوستداری
- ۸۴۸ تو آن ماه زهره جبینی و آن سرو لاله عذاری
- ۸۴۹ یا باری البرایا یا زاری الذراری
- ۸۵۰ آب رخ ما بری و باد شماری
- ۸۵۱ ای دلم بسته ز زلف سیهت زناری
- ۸۵۲ ای نفس مشک بیز باد بهاری
- ۸۵۳ بخوبی چو یار من نباشد یاری
- ۸۵۴ ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری
- ۸۵۵ ای که بر دیدهی صاحبنظران میگذری
- ۸۵۶ گل سوری دگر بجلوه گری
- ۸۵۷ چو چشم مست تو با خواب میکند بازی
- ۸۵۸ میا در قلب عشق ایدل که بازی نیست جانبازی
- ۸۵۹ گرفتمت که بگیرم عنان مرکب تازی
- ۸۶۰ سحر چون باد عیسی دم کند با روح دمسازی