- ۸۱ هر شور وشری که در جهان است
- ۸۲ تا چشم برندوزی از هرچه در جهان است
- ۸۳ عشق تو قلاوز جهان است
- ۸۴ تا عشق تودر میان جان است
- ۸۵ جهانی جان چو پروانه از آن است
- ۸۶ همه عالم خروش و جوش از آن است
- ۸۷ رهی کان ره نهان اندر نهان است
- ۸۸ چون دلبر من سبز خط و پسته دهان است
- ۸۹ کم شدن در کم شدن دین من است
- ۹۰ عشق تو ز اختیار بیرون است
- ۹۱ عشق جمال جانان دریای آتشین است
- ۹۲ شیر در کار عشق مسکین است
- ۹۳ بت ترسای من مست شبانه است
- ۹۴ هر که درین دیرخانه مرد یگانه است
- ۹۵ ای به وصفت گمشده هرجان که هست
- ۹۶ خراباتی است پر رندان سرمست
- ۹۷ شادی به روزگار شناسندگان مست
- ۹۸ بی تو از صد شادیم یک غم به است
- ۹۹ نور ایمان از بیاض روی اوست
- ۱۰۰ شمع رویت را دلم پروانهای است