شود تاریکی ظلم از جهان دور | نماند شمع بزم عدل بینور | |
ز آب عدل عالم را بشوید | به جای سبز گنج از خاک روید | |
به نقد خود ننازد محتشم پر | کند خود را چو درویشان تصور | |
جهان را رسم عشرت تازه گردد | نوای دین بلند آوازه گردد | |
به وحشی کز گدایان است ، او را | یکی از بینوایان است ، او را | |
ز خوان مرحمت بخشد نوایی | رساند از ره لطفش به جایی |