در خرقه دادن

وان کزین هر سه قوم بیرونند مده این دانه‌شان، که بس دونند
ارمغانی مکن بریشان عرض جز صلوة و زکوة و سنت و فرض
گر به هر یک عمامه خواهی داد دین به دستار و جامه خواهی داد
نقد خویش اول آزمایش کن بعد از آن خلق را نمایش کن
چون نکردی تو بد ز نیک جدا از تو طالب کجا رسد به خدا؟
چکنی جستجوی بوالهوسان؟ زین یکی را به مخلصی برسان
چون تو اسب و شتر بهم رانی به گل و گوچو گاو درمانی
آنکه سقمو نیاش باید داد گرش افیون دهی بقای تو باد
هر که آمد، گرش مرید کنی در زمستان مگس قدید کنی