در کسب علم و شرف علما

طلبی صادق و ضمیری پاک مدد کوکبی ازین افلاک
اوستادی شفیق و نفسی حر روزگاری دراز و مالی پر
با کسی چون شد این معانی جمع به جهان روشنی دهد چون شمع
سال ها درد و رنج باید دید از ریاضت شکنج باید دید
تا یکی زین میانه برخیزد فاضلی از زمانه بر خیزد
ترکمان شیخ شد بده گز برد صدورق خواند و جاهلست آن کرد
چیست شیخی؟ بغیر ازین گرمی قد و ریشی دراز و بیشرمی
خرقها گر چه میرسد به علی کس نگردد به نام خرقه ولی
نسبتش با علی درست نشد هر که چون او به علم چست نشد