بود مه روی آن زیبا جوان چارده ساله | ولی ماهی که دارد گرد خویش از مشکتر هاله | |
خدا را رحمی از جور و جفایت چند روز و شب | زنم فریاد و گریم خون کشم آه و کنم ناله |
بود مه روی آن زیبا جوان چارده ساله | ولی ماهی که دارد گرد خویش از مشکتر هاله | |
خدا را رحمی از جور و جفایت چند روز و شب | زنم فریاد و گریم خون کشم آه و کنم ناله |