- ۴۱ ای پر در گوش من ز چنگت
- ۴۲ توبهی من جزع و لعل و زلف و رخسارت شکست
- ۴۳ زان چشم پر از خمار سرمست
- ۴۴ دوست چنان باید کان منست
- ۴۵ تا خیال آن بت قصاب در چشم منست
- ۴۶ ای جان جهان کبر تو هر روز فزونست
- ۴۷ ای پیک عاشقان گذری کن به بام دوست
- ۴۸ دارم سر خاک پایت ای دوست
- ۴۹ روی تو ای دلفروز گر نه چو ماهست
- ۵۰ گر تو پنداری که جز تو غمگسارم نیست هست
- ۵۱ گر تو پنداری ترا لطف خدایی نیست هست
- ۵۲ کار تو پیوسته آزارست گویی نیست هست
- ۵۳ ای ساقی می بیار پیوست
- ۵۴ سبب عاشقان نه نیکوییست
- ۵۵ نرگسین چشما به گرد نرگس تو تیر چیست
- ۵۶ ماه رویا گرد آن رخ زلف چون زنجیر چیست
- ۵۷ عشق بازیچه و حکایت نیست
- ۵۸ ای پسر عشق را شکایت نیست
- ۵۹ هر کرا درد بی نهایت نیست
- ۶۰ چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست