از آن دلدار هر جایی چه خیزد؟ | که او هر ساعت از جایی گریزد | |
چو صورت هست معنی نیز باید | برون از حسن خیلی چیز باید | |
نه هر گوهر که بینی شب چراغست | نباشد گل به هر وادی که راغست |
از آن دلدار هر جایی چه خیزد؟ | که او هر ساعت از جایی گریزد | |
چو صورت هست معنی نیز باید | برون از حسن خیلی چیز باید | |
نه هر گوهر که بینی شب چراغست | نباشد گل به هر وادی که راغست |