برآمد باد صبح و بوی نوروز | به کام دوستان و بخت پیروز | |
مبارک بادت این سال و همه سال | همایون بادت این روز و همه روز | |
چو آتش در درخت افکند گلنار | دگر منقل منه آتش میفروز | |
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست | حسدگو دشمنان را دیده بردوز | |
بهاری خرمست ای گل کجایی | که بینی بلبلان را ناله و سوز | |
جهان بی ما بسی بودست و باشد | برادر جز نکونامی میندوز | |
نکویی کن که دولت بینی از بخت | مبر فرمان بدگوی بدآموز | |
منه دل بر سرای عمر سعدی | که بر گنبد نخواهد ماند این گوز | |
دریغا عیش اگر مرگش نبودی | دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز |