گوش کردن سخنان تو غلط بود غلط

گوش کردن سخنان تو غلط بود غلط رفتن از ره به زبان تو غلط بود غلط
از تو هر جور که شد ظاهر و کردم من زار حمل بر لطف نهان تو غلط بود غلط
من بی‌نام و نشان را به سر کوی وفا هرکه می‌داد نشان تو غلط بود غلط
با خود از بهر تسلی شب یلدای فراق هرچه گفتم ز زبان تو غلط بود غلط
تا ز چشم تو فتادم به نظر بازی من هر کجا رفت گمان تو غلط بود غلط
در وفای خود و بدعهدی من گرچه رقیب خورد سوگند به جان تو غلط بود غلط
محتشم در طلبش آن همه شب زنده که داشت چشم سیاره فشان تو غلط بود غلط