چون فروماندی ز بد کردار خویش | پارسا گشتی کنون و نیک خو | |
آن مثل کز پیش گفتند، ای پسر، | من به شعر آرم کنون از بهر تو | |
گند پیری گفت کهش خوردی بریخت | «مر مرا نان تهی بود آرزو» |
چون فروماندی ز بد کردار خویش | پارسا گشتی کنون و نیک خو | |
آن مثل کز پیش گفتند، ای پسر، | من به شعر آرم کنون از بهر تو | |
گند پیری گفت کهش خوردی بریخت | «مر مرا نان تهی بود آرزو» |