در وصف نوروز و مدح (ملک محمد) قصری

آنگاه که شعر تازی آغازی همتای لبید و اوس بن حجری
وانگاه که شعر پارسی گویی استاد شهید و میر بونصری
با جام به بزم، خیر برخیری با تیغ، به رزم، شر بر شری
در حرب، هزار کیمیا دانی چون حارث ابن ظالم المری
تا هست خلاف شیعی و سنی تا هست وفاق طبعی و دهری
تا «فاتحةالکتاب» برخواند اندر عرب و عجم یکی مقری
در دولت فرخجسته آزادی در دایره‌ی سپهر بی‌غدری