آمد نوروز ماه با گل سوری به هم
|
|
بادهی سوری بگیر، بر گل سوری بچم
|
زلف بنفشه ببوی، لعل خجسته ببوس
|
|
دست چغانه بگیر، پیش چمانه به خم
|
از پسر نردباز داو گران بر به نرد
|
|
وز دو کف سادگان ساتگنی کش به دم
|
ای صنم ماهروی! خیز به باغ اندر آی
|
|
زانکه شد از رنگ و بوی باغ بسان صنم
|
شاخ برانگیخت در، خاک برانگیخت نقش
|
|
باد فرو بیخت مشک، ابر فرو ریخت نم
|
مقرعه زن گشت رعد مقرعهی او درخش
|
|
غاشیه کش گشت باد، غاشیهی او دیم
|
قمری در شد به حال، طوطی در شد به نطق
|
|
بلبل در شد به لحن، فاخته در شد به دم
|
در جلوات آمدهست بر سر گل عندلیب
|
|
در حرکات آمدهست شاخک شاهسپرم
|
باد علمدار شد، ابر علم شد سیاه
|
|
برق چنانچون ز زر یک دو طراز علم
|
راغ به باغ اندرون، چون علم اندر علم
|
|
باغ به راغ اندرون، چون ارم اندر ارم
|
بر دم طاووس ماه، بر سر هدهد کلاه
|
|
بر رخ دراج گل، بر لب طوطی بقم
|
گردن هر قمریی معدن جیمی ز مشک
|
|
دیدهی هر کبککی مسکن میمی ز دم
|
رنگ رخ لاله را ازند و عودست خال
|
|
شمع گل زرد را از می و مشکست شم
|
ماهی در آبگیر دارد جزعین زره
|
|
آهو در مرغزار دارد سیمین شکم
|
باد زره گر شدهست، آب مسلسل زره
|
|
ابر شده خیمه دوز ماغ مسلسل خیم
|
صلصل خواند همی شعر لبید و زهیر
|
|
نارو راند همی مدح جریر و قثم
|
بر دم هر طاووسی صد قمر و سی قمر
|
|
بر پر هر کککی نه رقم و ده رقم
|
مرغان بر گل کنند جمله به نیکی دعا
|
|
بر تن و بر جان میر بارخدای عجم
|
بار خدایی که او جز به رضای خدا
|
|
بر همه روی زمین میننهد یک قدم
|
شاه جهان بوسعید ابن یمین دول
|
|
حافظ خلق خدا ناصر دین امم
|