ای زهر خندهی تو چو شهد و شکر لذیذ | زهر تو از نبات کسان بیشتر لذیذ | |
از قد و لب ریاض تو را ای بهار ناز | هم نخل نازک آمده و هم ثمر لذیذ | |
قدت که هست نیشکر بوستان حسن | سر تا به پاست لذت و پا تا به سر لذیذ | |
دشنام تلخ زود مکن بس که در مذاق | زهریست این که بیشتر است از شکر لذیذ | |
روزی هزار گنج نهادی شکر فروش | بودی اگر شکر جو لبت ای پسر لذیذ | |
آن لب که من گزیدهام امروز کافرم | گر میوهی بهشت بود این قدر لذیذ | |
مطرب ز محتشم غزلی کن ادا که هست | نظم وی و ادای تو با یکدیگر لذیذ |