بر قول مدعی مکش ای فتنه گر مرا | گر میکشی بکش به گناه دگر مرا | |
پیشت به قدر غیر مرا اعتبار نیست | بی اعتبار کرده فلک اینقدر مرا | |
شوقم چنان فزود که هرگه نهان شوی | باید دوید بر سر سد رهگذر مرا | |
برگردنم ز تیغ تو سد بار منت است | زیرا که وارهاند ز سد درد سر مرا | |
وحشی صفت ز عیب کسان دیده بستهام | ای عیبجو برو که بس است این هنر مرا |