چنین شوریده، سامان دیر یابد | چنین بیمار، درمان دیر یابد | |
بدین سان کوی ما، او را نشاید | چنین دیوانه را زنجیر باید | |
کجا یابد کلید این بستگی را | که سازد مرهم این دلخستگی را | |
که جوید با چنین کس آشنائی | شکستش را که سازد مومیائی | |
گمان بردی دلی ناموس کردی | بر این آسوده دل افسوس کردی |